جملات زیبا

بیا خودت ببین لطفاً

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 242
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


کد هدایت به بالا

دانلود آهنگ جدید

فال حافظ شیرازی
فال حافظ



کد کج شدن تصاوير


دریافت کد موس حباب

مرجع قالب و ابزارهای زیباسازی وبلاگ

دریافت کد موس قلب

مرجع قالب و ابزارهای زیباسازی وبلاگ

دریافت کد بارش ستاره

دریافت کد خوش آمدگویی
This post copied from tempworld: http://kamyabpc.rozblog.com/. Copyright © www.tempworld.ir

س خ ن

اراده بهترین راهنمای طبیعت است. اسمایلز

هر آن می تواند آغازی دوباره در زندگی ما باشد ، پس هیچ وقت پایانی پیش روی ما نیست . ارد بزرگ

اتلاف وقت ، خودکشی واقعی است. یونگ

دنیا از آن کسانی است که حرارت و انرژی دارند. ناپلئون

مردانگی تنها به مرد بودن نیست ؛ به همت و گذشت است

تواضع بیجا ، آخرین حد تکبر است. لابرویر

برای شب پیری در روز جوانی چراغی باید تهیه کرد.

محبت را فراموش نکنیدو آن را ناچیز نشمارید. افلاطون

ارتباطات نه تنها جوهره حیات انسانی است بلکه مایملک حیاتی زندگی اوست. جان پیس

بدون دانستن اینکه کیستم وچرا اینجا هستم ، زندگی ناممکن است. تولستوی

تجربه درسی است گرانبها که ارزش آن ازکلیه دروس مهم اساتید عالیقدر بالاتر است. سیسرون

انسان درهرکار باید بداند کجا باید ترمز کرد. مثل فرانسوی

پیشرفت تنها در سایه آمادگی همیشگی ما بدست می آید . ارد بزرگ

نمی گویم دستخوش هیجان نشو، اما خودت را به آتش هیجان ها نسوزان. مثل انگلیسی

آنکه تندرستی دارد امید دارد و آنکه امید دارد همه چیز دارد. مثل عربی

مردیکه کوه را ازمیان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگریزه هاکرد. مثل چینی

گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد. ارد بزرگ

هر گاه زندگی با عشق و شور را بر می گزینید زندگی نیز عشق و شور خود را برای شما بر خواهد گزید . باربارا دی آنجلیس

بردباری بهترین سپر در روزهای سخت و ناپایداریست . ارد بزرگ

اشخاص عاقل وبا اخلاق هرگز کلامی برزبان نمی آورند که احساسات دیگران را جریحه دار سازند. اسمایلز

در پشت هیچ در بسته ای ننشینید  تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید  و اگر نیافتید همان در را بشکنید . ارد بزرگ

اشتباه را تصحیح نکردن خود اشتباه دیگریست. کنفوسیوس

هر چه بیشتر بربار حافظه بیفزائید حافظه تان قویتر میگردد و هرچه بیشتر بآن اعتماد کنید قابل اعتمادتر میگردد. توماس دوکوئین

نه چندان نرمی کن که برتو دلیر شوند ونه چندان درشتی که ا زتو سیر گردند. سعدی

به گونه ای از عشق و شور خود مراقبت و پاسداری کنید که گویی گرانبها ترین دارایی شماست . باربارا دی آنجلیس

بسیاری در پیچ وخم  یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند : ما چرا ناتوان از ادامه راهیم بدانها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟ همانجای که خود را پرمایه دانسته ای. ارد بزرگ

اگر سخن چون نقره است ، خاموشی چون زر پر بها ست. لقمان حکیم

آن چه هستی ، باش . نیچه

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ف ل س ف ي


What you spend years building,
someone could destroy overnight;
Build anyway.
آنچه را طی سال ها ایجاد کرده اید، ممکن است کسانی یک شبه نابود کنند، با این حال همچنان سازنده باشید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Love isn't a decision, it's a feeling. If we could decide who to love, then, life would be much simpler, but then less magical
عشق تصمیم نیست؛ بلکه یه احساسه. اگر ما میتونستیم تصمیم بگیریم که کیو دوست داشته باشیم اونوقت زندگی خیلی ساده تر میشد اما در عین حال جادوی خودش رو هم از دست میداد!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Wen things go wrong...
Wen sadness fills ur heart...
wen tears flow in ur eyes...
always remember 3 things
1)
I'm with u...
2)
Still with u...
3)
Will ALWAYS b...
وقتی که هیچ چیز درست پیش نمیره
وقتی که غم قلبت رو پر میکنه
وقتی که اشک تو چشات حلقه میزنه
همیشه 3 چیز رو به یاد بیار:
1_ من با تو هستم
2_ باز هم با تو هستم
3_و همیشه با تو خواهم بود..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

To love someone means to see them as God intended them.
دوست داشتن یک نفر، یعنی دیدن او به همان صورتی که خدا خواسته است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

To love someone is to look into yhe face of God.
دوست داشتن یک نفر یعنی نگاه کردن به چهره خداوند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Live in such a way that those who know you but
don't know God will come to know God because they know you.
چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند، اما خدا را نمی شناسند
به واسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

God is not what you imagine or what you think you underestand.
If you underestand you have failed.
خدا آن چیزی نیست که تصور می کنید، یا فکر می کنید که می فهمید
اگر می فهمید در اشتباهید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

where love is God is also
هرکجا محبت باشد خدا هم هست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

God is in ur heart،yet u search for him in the wilderness
خدا در قلب توست و تو در بیابان ها به دنبالش می گردی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

The nearer the soul is to God، the less its
Since the point nearest the circle is subject to le least motion..disturbance s
هرچه روح به خدا نزدیکتر باشد آشفتگی اش کمتر است
زیرا نزدیکترین نقطه به مرکز دایره ، کمترین تکان را دارد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

Every hapening ، great and small
،
is a parable whereby God speaks to us
and the art of life is to get the message
هر اتفاقی می افتد چه کوچک ، چه بزرگ وسیله ای است
برای انکه خدا با ما حرف بزند و هنر زندگی دریافت این پیام هاست. ........
مهربانی زبانی است که ناشنوا میتواند بشنود و کور میتواند ببیند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همیشه شعله های بزرگ ناشی از جرقه های کوچک است. دانته
Always the huge blaze is from small spunkie.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرد بزرگ کسی است که در سینه قلبی کودکانه داشته باشد. منسیوس
The big man is who has an infantine heart.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرگاه بفهمی اهدافت را خودت تعیین می کنی، می فهمی زندگی ات را هم خودت شکل می دهی.ویندایر
When you understand that you specify your aims, you will know that you make your life yourself
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما به وسیله اندیشه های خود ترقی می کنیم و از نردبان تصوری که از خویشتن داریم بالا میرویم.اوریسون سوئت ماردن
We upwell with our thoughts and rise from the stile of our imagination that we have from ourselves
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به خصلتهای خود بیش ازآبرو و حیثیت اهمیت دهید زیرا: خصلتها نشانه واقعیت وجودی شماست در حالی که آبرو وحیثیت نشانه طرز تفکری است که دیگران درباره شما دارند
Overrate to your behavior more that your prestige, because behaviors are the sign of your facts but prestige is what others thought about you.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انسانها نه به نسبت تجارب خود بلکه به نسبت ظرفیتی که برای تجربه کرد دارند عاقل هستند.جرجبرناردشاو
Human is wise because of the capacity that they have for new experience not for their experiences.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بادکنک ها همیشه با باد مخالف اوج میگیرند
The kites always rise with adverse winds.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برای خود زندگی کنیم نه برای نمایش دادن آن به دیگران
Live for ourselves not for showing that to others..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن*چه را که در مزرعه ذهن خود کاشته*اید درو خواهید کرد
You will reap what you plant in your minds farm.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر در جریان رودخانه صبرت ضعیف باشد هر تکه چوبی مانعی عظیم بر سر راهت خواهد شد
If you won't be patient in the flow of river, every driftwood will be a huge problem for you.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

The beSst N the most BUTfull thingZz in the world...can not B seen or even touched!!!
They muSst B felt with the heart....!!!
helen keler....!!
زیبا ترین و گرامی ترین چیزها در دنیا نه دیده میشوند و نه حتی لمس میشوند....
آنها را باید در دل حس کرد...
هلن کلر...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

We spend more, but have less; we buy more, but enjoy it less
بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم، بیشتر می خریم اما کمتر لذت می بریم

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آتش

من خود را از روی تعداد موانعی که در مسیرم قرار گرفته است معنی نمی کنم؛

من خود را از شجاعتی که پیدا کرده ام تا هدفهای تازه ام را با جدیت دنبال کنم معنی میکنم...

من خود را از روی تعداد ناامیدی هایی که با آنها موجه شده ام معنی نمی کنم؛

من خود را از روی بخشش و ایمانی که برای آغاز دوباره پیدا کرده ام معنی می کنم...

من خود را از روی اینکه یک رابطه چقدر بطول انجامیده است معنی نمی کنم؛

من خود را از مقداری که تا کنون عشق ورزیده ام و خواهم ورزید معنی میکنم...

من خود را از روی دفعاتی که زمین خورده ام معنی نمی کنم؛

من خود را از روی دفعاتی که روی پای خود ایستاده ام و مبارزه کرده ام معنی می کنم...

 

من درد خود نیستم...

من گذشته ام نیستم...

 

من آنی هستم که از آتش برخواسته است...

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بدون شرح!

No women is worth your tears, and when you find the women who is, he’ll never make you cry.

هیچ زنی ارزش اشکهایت را ندارد و اگر روزی زنی را پیدا کردی  که ارزش اشکهایت را داشت، او هیچوقت باعث اشک ریختنت نمی شود

Anonymous

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
No man  is worth your tears, and when you find the man who is, he’ll never make you cry.

هیچ مردی ارزش اشکهایت را ندارد و اگر روزی مردی را پیدا کردی  که ارزش اشکهایت را داشت، او هیچوقت باعث اشک ریختنت نمی شود

Anonymous

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
True love never dies, even if you have found a new love, the sweet memory of the past will continue to hunt you for the rest of your life.

عشق واقعی هیچگاه پایانی ندارد حتی اگر عشق جدیدی پیدا کنید و خاطرات شیرین گذشته در ادامه زندگی همیشه همراه شما خواهد بود

Jeffrey

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
A woman has got to love a bad man once or twice in her life to be thankful for a good one.

هر زنی باید در عشق چند باری در زندگی اش شکست بخورد تا قدر عاشق واقعی اش را بداند

Mae West

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
You being in my arms, heart by heart feels like our love would never end.

زمانی که در آغوشم هستی و قلبمان در کنار هم می تپد، گویی عشقمان هیچگاه پایان نمی یابد

Valentin Gonzalez

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
Sometimes the heart sees what is invisible to the eye.

گاهی اوقات قلب می بیند آنچه را که با چشمان دیده نمی شود

H. Jackson Brown Jr
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
The bravest thing that men do is love women

شجاعانه ترین چیزی که مردی انجام می دهد عاشق زنی شدن است

Mort Sahl

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
Boys are like stars, there are millions of them out there, bbut only one can make your dreams come true

پسرها همچون ستاره می مانند، میلیونها پسر وجود دارد اما تنها یکی از آنها می تواند رویاهایت را به حقیقت نبدیل کند

Courtney Conner

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
Love and respect will make any good relationship better.

                                     عشق و احترام هر رابطه ای را بهبود می بخشد.

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خیانت

خیانت
سلام دلم برات خیلی تنگ شده بود ...
پسرک از شادی در پوست خود نمی گنجید ... راست می گفت ... خیلی وقت بود که ندیده بودش ... دلش واسش یه ذره شده بود ... تو چشای سیاهش زل زد همون چشهایی که وقتی 15 سال بیشتر نداشت باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و دادو عربده بالاخره کاری کرد که با هم دوست شدن ...

دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حر ف های پسرک پرید و گفت : من دیرم شده زودی باید برم خونه ... همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک رامی دید زود باید بر می گشت...
پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد ...
دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد ... حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببیند ...
پسرک خواست سر سخن رو باز کند که دخترک گفت : وای دیرم شد ... من دیگه برم خداحافظ ...
خداحافظی کردند و پسرک در سوگ لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد ...

دخترک هراسان و دل نگران بود ... در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ... یه خرس عروسکی خوشگلی بود ... هوا دیگه داشت کم کم سر می شد و سرعت ماشین هاییکه رد می شدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر می کرد ...
پسره مثل همیشه چند دقیقه تاخیر داشت اما بازم مثل همیشه ریلکس بود ... دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت.

دختر بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت. پسر نیم نگاهی به بسته انداخت وگفت : مرسی ... ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود ... لبخندی زد و به رو خودش نیاورد ... چند دقیقه ای را با هم سپری کردن و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است ... این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او ... معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ، اما دلش از لحظه ی اول جای دیگه بود ...

کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه یه نقطه ای در آن طرف کرد ... پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود ...
(سعی کن هیچ وقت خیانت نکنی )

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چراغ جادو

چراغ جادو

یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند...

یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه... 
جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم...

منشی می پره جلو و میگه: «اول من ، اول من!...

من می خوام که توی باهاماس باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم

و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم»... پوووف! منشی ناپدید میشه... 
بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: «حالا من ، حالا من!...

من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم ، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای آبجو داشته باشم

و تمام عمرم حال کنم»... پوووف!

مسوول فروش هم ناپدید میشه...

بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه...

مدیر میگه: «من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن»!

نتیجه اخلاقی: اینکه همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه.

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

چهار پسر

چهار پسر

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود.
پسراول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودنددرخت را توصیف کنند.
 
پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده
پسر دوم گفت: نه.. درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن
پسر سوم گفت: نه درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام
پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر اززندگی و زایش
مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: همه حاصل آنچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی  بهار ، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید
مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند.
زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین ؛
در راههای سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند
 
همیشه همینطوری نمی مونه:
که زندگی گلابی تر از این حرفاست.

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

من رسیدم!

من رسیدم!

روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد.  پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد: 

گيرنده : همسر عزيزم
موضوع : من رسيدم 

ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه  !!

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

کوروش بزرگ...

کوروش بزرگ

سخت کوشي هرگز کسي را نکشته است، نگراني از آن است که انسان را از بين مي برد .

کوروش بزرگ

اگر همان کاري را انجام دهيد که هميشه انجام مي داديد، همان نتيجه اي را مي گيريد که هميشه مي گرفتيد .

کوروش بزرگ

افراد موفق کارهاي متفاوت انجام نمي دهند، بلکه کارها را بگونه اي متفاوت انجام مي دهند.

کوروش بزرگ

پيش از آنکه پاسخي بدهي با يک نفر مشورت کن ولي پيش از آنکه تصميم بگيري با چند نفر.

 کوروش بزرگ

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطي که آن را به کارهاي کوچکتر تقسيم کنيم .

 

 

کوروش بزرگ

کارتان را آغاز کنيد، توانايي انجامش بدنبال مي آيد .

کوروش بزرگ

انسان همان مي شود که اغلب به آن فکر مي کند .

کوروش بزرگ

همواره بياد داشته باشيد آخرين کليد باقيمانده، شايد بازگشاينده قفل در باشد.

کوروش بزرگ

تنها راهي که به شکست مي انجامد، تلاش نکردن است .

کوروش بزرگ

دشوارترين قدم، همان قدم اول است .

کوروش بزرگ

عمر شما از زماني شروع مي شود که اختيار سرنوشت خويش را در دست مي گيريد .

 

 

کوروش بزرگ

آفتاب به گياهي حرارت مي دهد که سر از خاک بيرون آورده باشد .

کوروش بزرگ

وقتي زندگي چيز زيادي به شما نمي دهد، بخاطر اين است که شما چيز زيادي از آن نخواسته ايد .

کوروش بزرگ

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شادی تا فروغ چشم

"شادی" پروانه ای است که هر چه تفلا کنی نمیتوانی آن را شکار کنی، باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه

زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل! چشم فراموش میکند اما دل هرگز! پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد

سوختن قصه ی شمع است ولی قسمت ماست، شاید این قصه ی تنهایی ما کار خداست، آنقدر سوخته ام با همه ی بی تقصیری، که جهنم نگزارد به تنم تاثیری

به تو سوگند! به راز گل سرخ به پروانه که در عشق فنا میگردد زندگی زیبا نیست، آنچه زیباست تویی، تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی

یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد، پس به امید فرداها " محبتهایمان " را ذخیره نکنیم

همانند پلی بودم برای عبورت، به فکر تخریب من نباش، رسیدی دست تکان بده، من خود فرو میریزم

لبخندی زدی و آسمان آبی شد، شبهای زیبای تیره مهتابی شد، پروانه از تولد زیبایت، تا اخر عمر غرق بی تابی شد

نمیدونم دوست داشتن چیه! اما گاهی احساس میکنم که به حضور و وجودت، سخت محتاجم برای بودن با تو احساس دلتنگی میکنم، به نظرت این چه حسیه؟

 

کاش دستی از فراسوی افق، گوش سنگین زمان را میکشید، هم زبانی میرسید از راه دور، طعم تنها بودنم را میچشید

چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین کنارم / بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست / که خنجر خورده ای این روزگارم

بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه، چشمانت را از من دور کند و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد

دلم خوش بود که یارم باوفا بود، کمی از زندگیش از آن ما بود، ولی افسوس که فکر ما غلط بود، که زنگ تفریحش احساس ما بود

فروغ چشم پرآبم تو هستی، دلیل بیتابیم تو هستی، اگر چه آدمی ناچیز هستم، خدارو شکر دنیایم تو هستی

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

گریه تا نمیفهمه

گریه نشانه ی ضعف نیست، گاهی نشانه ی یک بخشش است، یک فداکاری.. گاهی یک ظلم

از کسانیکه با من میمانند سپاسگزارم آنان به من معنای دوست واقعی را نشان میدهند، از کسانیکه مرا ترک میکنند متشکرم آنان به من می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست

براستی که ابلهان انسانهای خوشبختی هستند! زیرا که هرگز پی به تنهایی خود نمیبرند

به دشمنانت هزار فرصت بده که دوست تو باشند ولی به دوستانت حتی یک بهانه نده که دشمن تو شوند

بفهم درونت چه میگذرد تا بفهمی درون دیگران چه میگذرد! پائواو کوئیلو

مغز های بزرگ، در خصوص ایده ها صحبت میکنند، مغزهای متوسط، در مورد حوادث بحث میکنند، و مغزهای کوچک درباره ی مردم

تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد اینست که میخواهد دقیقا مثل تو باشد

ببین این اسمش دله! اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی، اگه قرار بود بفهمه که نمیشه، میشد مغز، دله دیگه، نمیفهمه

نويسنده: وحید.ک تاريخ: سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

راز دوستی 2

راز دوستی در این است که دائما دیگران را سرزنش نکنی بلکه مزایای مثبت کار درست را صادقانه بیان کنی

راز دوستی در این است که از سعادت دوستان شاد باشی و هرگز وضعیت خود را با بدبینی با وضعیت آنها مقایسه نکنی

راز دوستی در این است که در غم و ناراحتی دوستانت شریک باشی و به آنها دلگرمی بدهی نه اینکه با ابراز احساسات نادرست ناراحتی شان را تشدید کنی

راز دوستی در این است که به تنش های موجود در رابطه ات بها ندهی و دست به کاری بزنی که موجب تقویت دوستی شود

راز دوستی در صمیمیت است، برای دوستانت یک دوست واقعی باش حتی زمانی که به تو بد میکنند

راز دوستی در صدر قرار دادن عشق خداوند است

راز دوستی در دوست داشتن بی قیدو شرط دیگران است

رازدوستی در نیازهای دیگران را بر خود مقدم شمردن است

راز دوستی در بیشتر گوش دادن است تا دیگران را وادار به شنیدن کردن است

راز دوستی در این است که محبت را نه تنها با کلام بلکه با نگاه و لحن خود بیان کنی

نويسنده: وحید.ک تاريخ: سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

راز دوستی

راز دوستی در معتمد بودن است، روی حرفت بایست به قولت عمل کن و به تعهدت پایبند باش

راز دوستی در این است که همواره افکار مثبت در سر داشته باشی، خصوصا هنگام بروز سوء تفاهمات

راز دوستی در این است که دوستانت را تحسین کنی بی آنکه بدانند چه احساسی نسبت به آنها دارید

راز دوستی در این است که دوستان را در آرزوها و اهدافت سهیم کنی، نه اینکه فقط با آنها وقت بگذرانی

راز دوستی در این است که حالات خوب و بد خود را به دیگران تحمیل نکنی، اما به آنها فرصت دهی که احساس خود را بیان کنند

راز دوستی در این است که دائما دیگران را سرزنش نکنی بلکه مزایای مثبت کار درست را صادقانه بیان کنی

راز دوستی در این است که از سعادت دوستان شاد باشی و هرگز وضعیت خود را با بدبینی با وضعیت آنها مقایسه


نويسنده: وحید.ک تاريخ: دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

3نفر

 یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....

نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , sرشته الهیات خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن.
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم ایمان میارن و آزادش میکنن .
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
خوب بقيه داستان هم مشخصه، مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن
....
نتيجه: لازم نيست همیشه راه حل مشكلات رو جار بزنید !

نويسنده: وحید.ک تاريخ: یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شخصیت شناسی از روی اول اسم...

 

 

شخصیت شناسی از روی اول اسم...

“ت”

او فردی است خوش جهره و خوش اخلاق کم خواب و هرگاه مرتکب گناه میشود سریع توبه میکند و اگر دل کسی را برنجاند بسیار نگران و در پی آن است که دلجویی کند و همیشه احساس تنهایی عجیبی در خود دارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ث”

فردی است ثابت قدم و پر اراده و در هر کاری ثابت قدم می باشد خوش اخلاق و پر عقل است و پیشانی او پهن میباشد و در زندگی هرگز محتاج نخواهد شد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ج”

فردی باشد زیبا و خوش اخلاق و با محبت و او همیشه از مریضی شکم رنج میبرد و این مریضی هر چند وقت یکبار اشکار میشود و دو وجه دارد یا سیاه چهره و قوی استخوان یا سفید پوست و بزرگ اندام و همیشه سرگردان و آشفته می باشد و از کار خود حیران است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ح”

او فردی زیبا و خوش اخلاق و حق گو و کینه ای و حرف را در دل نگه دارد و همیشه در بحث و جدل وجنگ به سر میبرد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“خ”

فردی است زیبا چهره با چشمانی درشت با محبت و مقرراتی و هر چه سعی میکند رزقش بسیار شود موفق نمی شود و او فردی است عشقی و تنبل و کاهل در کارها و باید این کار را ترک کند تا در زندگی موفق و سر بلند شود.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“د”

او فردی با دیانت و پر فکر و بشاش و زیبا چهره و جنگجو است و قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه در حال ترقی می باشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ر”

زیبا و خوش اخلاق و با محبت و خونگرم و در هر کاری مقرراتی است و در زندگی برای او سحری می کنند و در زندگی شکست بزرگی می خورد و همیشه از درد سر و زانو در عذاب میباشد و نسبت به زندگی دلسرد می گردد و حیران و سر گردان میشود.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ز”

او فردی است خوش اخلاق میانه رو و آتشی و همیشه اطرافیان در پشت سر او بد گویی کنند و او فردی است طمعکار و زیبا چهره و خوش گذران و اگر ایمان خود را حفظ کند به هر مقام و منزلتی که بخواهد میرسد و دست او همیشه از پول دنیا تهی است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“س”

او فردی میباشد پر استعداد و با ذوق و سلیقه و همیشه بهترین اجناس را انتخاب می کند و بسیار مغرور و متکبر میباشد و هر کاری که میل داشت انجام میدهد و با اطرافیان خود در نزاع و لجبازی بسر میبرد فردی باشد آتشی مزاج و همیشه در چشم اهل و اعیان پر هیبت به چشم میاید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ش”

او فردی است مشفق و مهربان و جنگجو و عصبانی و خونگرم و زبان او تلخ است و هر چه در دنیا به او ضرر برسد از دست و زبان خود میخورد و اگر زبان خود را نگه دارد از بلا محفوظ میماند و بسیار لجباز است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ص”

فردی است حرف شنو و دهن بین و هرکس هر حرفی را با او در میان بگذارد سریع باور میکند نترس و خشن و خوش اخلاق و با محبت و همیشه در حال ترقی و فکر میباشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ض”

او فردی است خوش اخلاق و زیرک و دانا و کینه توز و همیشه نگرانی خود را در ظاهر بروز نمیدهد و پیشانی او پهن است و کمان ابرو دارد و در کارها بسیار دقیق میباشد و هرگز یاد خدا را فراموش نمی کند و به دنبال هر کار زشتی توبه می کند و فردی زرنگ است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ط”

او فردی است پاک و خوش اخلاق و عشقی و خوش گذران و خونگرم و پیراهن سیاه بر او خوشایند نیست و دوستی بسیار میکند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ظ”

او فردی است که ظاهر و باطنش یکی است و خشک و مقرراتی میباشد و اطرافیان پشت سر او بد گویی کنند و قدر مال دنیا را نداند و در سینه و اعضا خالی دارد که نشان اقبال است و دنبال دوست رود و خواهان آن است که با دوستان تفریح کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ع”

او فردی باشد بلند مرتبه و پر گذشت و خوش اخلاق و بخشنده و مقرراتی و خشک و او هرگز قدر مال دنیا را نمیداند و در دوستی با دیگران پاینده و متعصب و در اول زندگی رنج بسیار کشد و قدر مال دنیا را نداند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“غ”

زیبا چهره با گذشت و خشک و مقرراتی و احساس نا امیدی کند در فکر میرود و به گذشته و آینده خود می اندیشد دانا و عالم است و زندگی را با صلح و صداقت دوست دارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ف”

او فردی است آتش مزاج و تند خو و جاهل و زیبا چهره و جنگ جو و خون گرم و نترس از ناحیه هر چند وقت یک بار مریض و رنج میکشد و در زندگی چند بار شکست میخورد ولی در آینده به مقام و منزلت خوبی میرسد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ق”

فردی است قادر وتوانا و زیرک و دانا و در هر کاری نقشه بسیار میکشد و موفق میشود هم زیباست و هم خوش اخلاق و فردی است خوش گذران و قدر مال دنیا را نداند و گاه گاهی با ملایمت و یا خصومت برخورد میکند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ک”

او فردی است زیبا و خوش اخلاق و زیرک و دانا و زیرک و خشک و مقرراتی و زبان او تلخ است و همیشه دیگران از زبان او در عذاب میباشند با یک کلمه حرف دیگران را برنجاند و همیشه در حال ترقی و فعالیت باشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ل”

فردی است زیبا چهره و خوش اخلاق و یکدنده و همیشه جدایی اختیار کند و غرور خاصی دارد قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه متعصب اطرافیان نزدیک خود میباشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“م”

خوش اخلاق و با محبت و خون گرم و نترس و همیشه اطرافیان پشت سرش بد گویی کنند و در روبرو از او تعریف و تمجید کنند او فردی باشد خوش چهره و چشمان درشتی دارد و در کارهای خود همیشه کاهلی دارد و زود عصبانی میشود و سریع خاموش میشود عشقی میباشد و در تمام کارها تقاضای کمک کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ن”

او فردی است زیبا و خوش اخلاق و کینه توز و دم دمی مزاج میباشد گاهی اوقات بسیار خوب و گاهی اوقات بسیار بد و مقرراتی و خشک میشود همچون قاضی میباشد و در حقوق خود و دیگران به میزان برخورد کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“و”

فردی است که همیشه به دیگران کمک می کند و گاهی مغرور میشود و زبان بد پشت سر او باشد و دیگران بدی او را میگویند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ه”

او فردی است که همیشه اطرافیان را امر و نهی کند و زیبا چهره و تند خو و آتشی مزاج و طبع او گرم میباشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

“ی”

او فردی است پر فکر و زیبا و با هر کس در افتد بر او غالب گردد دم دمی مزاج میباشد و گاهی بسیار خوب و گاهی بسیار خشک و مقرراتی است او فردی است چهار شانه و از مریضی شکم گاه گاهی رنج میبرد

مترسک گفت ای گندم تو گواه باش مرا برای ترساندن آفریدند،اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد

نويسنده: وحید.ک تاريخ: یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

به سلامتی

به سلامتی درخت!

نه بهخاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.

به سلامتی دیوار!

نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالینمی‌کنه.

بهسلامتی دریا!

نه بهخاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.

بهسلامتی سایه!

کههیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.

به سلامتی پرچمایران!

که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! کهیه‌رنگه.

 

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسموندارن و نمی‌دونیم.

به سلامتی نهنگ!

که گنده‌لاتدریاست.

به سلامتی زنجیر!

نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به همپیوستس.


به سلامتیخیار!

نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.

به سلامتی شلغم!

نه به خاطر (شل)ش، بهخاطر(غم)ش.

به سلامتی کرم خاکی!

نه بهخاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتی پل عابر پیاده!

که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !

به سلامتی برف!

که هم روش سفیده همتوش.

به سلامتی رودخونه!

که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکودارن.

به سلامتی گاو!

که نمی‌گه من، می‌گهما.

به سلامتی دریا!

که ماهی گندیده‌هاشو دورنمی‌ریزه.

 

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو می‌گیرهدورش.

به سلامتی بیل!

که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌ترمی‌شه.

به سلامتی دریا!

که قربونیاشو پسمی‌آره.

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!

که یه ‌تنه یه اتوبان روحریفه.

به سلامتی عقرب!

که به خواری تننمی‌ده.


به سلامتی سرنوشت!

که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

به سلامتی سیم خاردار!

که پشت و رو نداره.

 

نويسنده: وحید.ک تاريخ: یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رفاقت مثل آدم بفی می مونه،درست کردنش راحت؛اما نگه داشتن سخت

 

 

ادامه مطلب
نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

می گفت :مردانگی جنسیت سرش نمی شود...

معرفت که نداشته باشی نامردی...

 

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

گیله مرد می گفت : انسان باید «شرافت» داشته باشد، نه «شر» و «آفت»

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

هوارد بسکرویل


تنها تفاوت بین من و این مردم مکان تولد من است

و این تفاوت بزرگی نیست

 

The only difference between me and these people is myplace ofbirth

and this is not abigdifference

Howard Baskerville

نويسنده: وحید.ک تاريخ: پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

(تفاوت فرهنگی)

 (تفاوت فرهنگی)

ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم. یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند، سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد، وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست، احتمالا اهل آفریقا (با توجه …به قیافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند. اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصیآشنا نیست. او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد. در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
جوان آفریقایی نیز با لبخندیشادمانه به او پاسخ می‌دهد. دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود. به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی‌دارند، و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند. آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست، کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند، و ظرف غذایش را که دست‌نخورده روی میز مانده است.
توضیح پائولوکوئلیو:
من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم می‌کنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار می‌کنند و آنها را افرادی پایین‌مرتبه می‌دانند. داستان را به همۀ این آدم‌ها تقدیم می‌کنم که با وجود نیت‌های خوبشان، دیگران را از بالا نگاه می‌کنند و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند. چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیش‌داوری‌ها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل احمق‌ها رفتار کنیم؛ مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر می‌کرد در بالاترین نقطۀ تمدن است، در حالی که آفریقاییِ دانش‌آموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد…

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

Courtney Conner.Mae West. Mort Sahl.Anonymous

No man is worth your tears, and when you find the man who is, he’ll never make you cry.
هیچ مردی ارزش اشکهایت را ندارد و اگر روزی مردی را پیدا کردی  که ارزش اشکهایت را داشت، او هیچوقت باعث اشک ریختنت نمی شود

Anonymous

 

A woman has got to love a bad man once or twice in her life to be thankful for a good one.

هر زنی باید در عشق چند باری در زندگی اش شکست بخورد تا قدر عاشق واقعی اش را بداند

Mae West


The bravest thing that men do is love women

شجاعانه ترین چیزی که مردی انجام می دهد عاشق زنی شدن است

Mort Sahl

 

Boys are like stars, there are millions of them out there, bbut only one can make your dreams come true

پسرها همچون ستاره می مانند، میلیونها پسر وجود دارد اما تنها یکی از آنها می تواند رویاهایت را به حقیقت نبدیل کند

Courtney Conner

 

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رنه دکارت

در بین تمامی مردم تنها عقل است که به عدالت تقسیم شده

 زیرا همه فکر می‌کنند به اندازه کافی عاقلند

 

It is only intelligencethat is divided equally between people
 
because everybody thinks he/she isenough wise

 

 

 

 

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آموخته ام

 

آموخته ام ... که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره می توان قلب خرید، ولی عشق را نه

آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای ادراک وی


آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد، نه زمان...

نويسنده: وحید.ک تاريخ: چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دهه ی فاطمیه را تسلیت عرض می کنم...

السلام علیک یا فاطمه الزهرا

 

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ،

خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ،

 ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ،

 گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود

 

 

 

 

 

 

 
نويسنده: وحید.ک تاريخ: دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ
...

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to elhambakhsh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com